يا سلام!... و عليکم السلام!... شاهکار؟!!!!!!!!... از کجا به اين نتيجه گيري رسيدين؟! از کجا به اين نتيجه رسيدين، نمي دونم والله...!

يا سلام!... خواهش! براي دسترسي آسونتر خودم لينک کردم! تشکر نمي خواست!

يا سلام!... و عليکم السلام!... تکذيب آخرتون فوق العاده بود!!!!!!!...

يا سلام!... و عليکم السلام!... چه مشکلي؟!!!... نمي فهمم يعني چي اين ماييم که لغات رو معنا و مفهوم ميديم؟؟!!
نمي دونم مشروعيت براتون چه معنايي داره؟! اما همونطور که گفتم مشروعيت يعني حقانيت! و اينکه بعضيا با مقبوليت قاطيش مي کنن اشتباهه! در حقيقت مشروعيت توجيه عقلاني اين موضوعه که چرا يه نفر بايد بر مردم حکومت کنه؟! من معتقدم مشروعيت يه حکومت بايد از يه علم و قدرت مطلق نشات بگيره... تکليف قدرت که معلومه و اما علم... نمي شه براي حکومت به يه جامعه، براي حکومت به مردم و سرنوشت اونا با آزمون و خطا پيش رفت... براي من قدرت مطلق و علم مطلق فقط خداست! ... غير از اينکه بخوام بگم ولله الملک!!!... طبيعيه که حق حکومت و به تبع اون مشروعيت هم برمي گرده به خود خدا! و اين خداست که مي تونه بگه کي حق حکومت داره و کي نه!... يه جور نصب الهي... انتساب!
ملاک مشروعيت براي من فقط همينه

يا سلام!... عب نداره به گزارشايي که تو بخشاي مختلف تکرار مي شن عادت داريم!!!!!

يا سلام!... لطف؟!... چيزي يادم نيومد! حتي آخرين کامنتي که گذاشته م!... در هر حال خواهش مي کنم!

يا سلام!... انگشت حسرت...

يا سلام!... نه! مقبوليت هر حکومتي وابسته به راي ملته... حتي حکومت پيامبر و ائمه(ع)، تو اين شک ندارم!... اينکه از کجا شما فهميدين ذهنم آميخته با غرض ورزي و پيشداروريه، من نفهميدم! کاش مي گفتين ما هم متوجه مي شديم!... اتفاقا من احساس مي کنم اونايي ذهنشون آميخته با غرض ورزي و پيشداوريه که حتي شنيدن نظري مخالف نظرات تمجيدانه از تفکرات غربي براشون دشواره، من مباني که بيان کردم، واقعا مباني دموکراسيه و رد تمام اون ها کاملا عقلاني و منطقيه، اگر قلم اين نوشته عاميانه بود، دليلي نمي شه بر ضعف ادله ي اون! خوشبختانه ادله ي عقلي در هيچ مکتبي قابل رد شدن نيست، مگر نزد مغلطه گران و سوفسطاييان!... من هيچ فکري راجع به مصداق دموکراسي نکردم! اگر هم گفتم دموکراسي در مصاديقش مشکل داره، به اين دليله که بلاخره هر مفهومي، مصداقي داره، و شما هر چقدر هم بگردين، حتي اون جاهايي که خودشون رو مهد دموکراسي مي دونن، نتونستن به شعاراي تو خالي و پوچ دموکراسي عمل کنن! و آووردن نمونه براي اين موضوع کار ساده ايه!... اگر هم مي خوايد بگيد دموکراسي نمي تونه يه مصداق واحد داشته باشه که بدتر! اين همه شعار و آرمان، يعني فقط مي شه يه خيال!!!... آرمانگرايي محض!
علت اينکه چرا حالم از اين مفاهيم بهم مي خوره رو هم قبلا گفته م! براي اين که خيلي راحت و بدون کوچکترين تاملي راجع به پشتوانه ي فکري و فرهنگي اين مفاهيم، ازشون استفاده مي شه و به تمجيد اونا مي پردازن!... ربطي به کهنه گرايي و کهنه پرستي نداره! ضمن اين که در بعضي موارد افتخار مي کنم کهنه گرا باشم! که دينم مال 1400 سال پيشه! لزومي نداره هر چيز جديدي حق باشه! از اينم که متهمم کنن به کهنه گرايي وحشتي ندارم، من به دنبال تجدد يا تحجر نيستم، که فکر مي کنم حق چه در امور جديد باشه چه در امور قديم، بايد دنبال اون برم!...
بساط قدرتمون؟؟؟؟!!!!...
کاش به جاي اينکه الکي از اتهامات کليشه اي و جملات کليشه اي تر استفاده کنين، يا استدلالي در رد حرفام مياووردين، يا اينکه اگر نمي خواستين اين جا وارد بحث شين، يه نشوني و ردي از خودتون ميذاشتين!

يا سلام!... و عليکم السلام!... خدا رو شکر! هرچند ما اين پستو فقط براي نشون دادن اهميتي که برا مخاطبا قائل بوديم گذاشتيم!... ما رو چه به بحث جنجالي؟... ما که بحث جنجالي بلت نيستيم اما مخاطبان بخوان اونم ياد مي گيريم!
عجب مخاطب محوري شديما... کم کم داره حالمون بد مي شه از اين توجه شديد به مخاطب!!!!:دي

يا سلام!... و عليکم السلام!... خصوص مردم هم نمي تونن... اصلا ربطي به مردم نداره که! حق، حقه... باطل، باطل... البته حرفتون درباره ي خواست مردم درسته... همونطور که تو بيست و پنج سال خونه نشيني امام علي(ع) ديديم!... خواهش مي کنم!