یا سلام
دقیق یادم نیست از کی شروع شد. یه دفه چشم باز کردم و دیدم زمین و زمان دارن خودشونو خفه می کنن که سرانه مطالعه؟! رو ببرن بالا!
اول طرح قفسه بندی اتوبوسا و زدن « لطفا کتاب ها را از اتوبوس خارج نکنید»! ... بعد سریال کتابفروشی هدهد که هفته پیش یه نمونه واقیش رو تو بزرگراه زیارت کردم!!... بعد هم کتاب همشهری و کتاب مترو و ...
چند روزی بود برام شده بود سوال که این مطالعه حتما باید چاپی باشه؟ بعید میدونم با رشد سرسام آور اینترنت و وبلاگ نویسی!!!!!! سرانه ی مطالعه غیر چاپیمون چندان پایین باشه!
حالا بی خیال اینا....
و این تفکرات عمیق!! منو رسوند به یه تناقض!
یه بار درباره اعتیاد اینترنتی نوشتم و یادمه اون موقع به نظرم کاملا منطقی بود، اما الان...
وقتی یه نفر کارش، تحقیقش، تفریحش، مطالعه اش، نوشتنش و ... همه با کامپیوتر و اینترنته، دیگه اعتیاد یعنی چی؟
اگه تا دو سال پیش باید دربه در کتابخونه ها می شد برا چهار تا مقاله، الان چهارتا کلیک می کنه. اگه اون موقع مجبور بود برا روزنامه و مجله پول بدهآ الان براش مجانیه! اگه اون موقع دست به قلم می شد، الان دست به کیبورد می شه!!!...
پس دیگه اعتیاد یعنی چی؟ زندگی در جریانه فقط یه جور دیگه!
.
.
.
نمی دونم شایدم معتاد شدم و خبر ندارم و اینا هم توجیهیه برا اعتیادم؟!!
دعا یادتون نره!
یا سلام
چند وقتی هست فهمیده م! خیلی دردناکه ولی نمی تونم کاری کنم! حالا می فهمم این بیچاره هایی که هزار بار ترک می کنن و دوباره میرن سراغش برا چیه! با بستن به تخت کاری درست نمی شه وقتی که از لحاظ روانی معتاد شدی، حالا هزار سالم دست و پات رو ببند...ن به تخت وقتی دل وفکرت دنبالشه که نمی تونی بی خیالش بشی. تا باز ببینی آزادی میری دنبالش.
چه بسا همون موقع که دراز به دراز افتادی رو تخت و دست و پات بسته است داری خیال می کنی وقتی دستت رسید بهش چه ها که نکنی!
همیشه برام عجیب بود چه جوری یه نفر معتاد می شه! ولی حالا که ذره ذره خودم هم گرفتار شده م می فهمم راست می گن اولاش آدم اصلا نمی فهمه! یهو چشم باز می کنه می بینه چی به سرش اومده!
دارم اینا رو می گم که برا پاکا درس عبرتی باشه، گول نخورن یه ذره یه ذره گرفتارش شن و یه روز به خودشون بیان که کار از کار گذشته! البته فکر کنم پاکا این ورا اصلا آفتابی نشن که این حرفا بخواد به گوششون بخوره!چند وقتی هست فهمیدم! خیلی دردناکه ولی نمی تونم کاری کنم!
اولین بار که در موردش خوندم ترم پیش بود برا تحقیقی که داشتم سر و کارم افتاد به مقالاتی که در این باره نوشته شده بود، یه نوع جدید اعتیاد! دردناکه!
تو مقاله هه نوشته بود «اعتیادها» را مى توان به صورت خیلى سطحى «سالم»، «ناسالم» و یا ترکیبى از هر دو تعریف کرد. اگر شما شیفته یک سرگرمى شده اید و احساس مى کنید وقف آن هستید و مى خواهید تا زمانى که امکان دارد به آن بپردازید این مى تواند راهى براى یادگیرى، خلاقیت و یا ابراز وجود باشد. حتى در برخى اعتیادهاى ناسالم شما مى توانید این ویژگى هاى مثبت را پیدا کنید، اما در اعتیادهاى واقعاً بیمارگونه، درجات استفاده به سمت بالا مى روند، معایب بر مزایا مى چربند و منجر به اختلال جدى در توانایى هاى فرد در زندگى «واقعى» مى شوند.
خوشبختانه زود فهمیدم دارم معتاد می شم، امیدوارم تو همین مرحله بشه کنترلش کرد!
نمی دونم شما هم معتادید یا نه اما برا این که راحت بتونید بفهمید یه سری از علامتاش رو براتون می نویسم ظاهرا 4 تا به بالاش رو داشته باشید، شما هم معتادید! خاطرتون جمع مطلب کاملا علمی و مستنده!:
آیا شما هنگامى که خارج از خط هستید به اینترنت و یا خدمات روى خط فکر کرده و اشتغال ذهنى دارید؟
آیا شما احساس مى کنید که احتیاج به گذراندن زمان بیشترى روى خط دارید تا همان میزان از رضایت را به دست آورید؟
آیا شما قادر نیستید استفاده روى خط خود را کنترل کنید؟
آیا شما به هنگام قطع و یا کم کردن استفاده روى خط خود احساس بدخلقى یا ناراحتى مى کنید؟
آیا شما بیشتر از زمانى که معمولاً قصد داشتید روى خط مى مانید؟
تغییرات شدید در سبک زندگى به منظور گذراندن زمان بیشترى در شبکه
کاهش کلى فعالیت هاى بدنى
بى توجهى به سلامت فردى در نتیجه فعالیت اینترنتى
اجتناب از فعالیت هاى مهم زندگى به منظور گذراندن زمان بیشترى در شبکه
کمبود خواب و یا تغییر الگوهاى خواب براى گذراندن زمان بیشترى در شبکه
کاهش معاشرت و در نتیجه از دست دادن دوستان
غفلت از خانواده و دوستان
به هیچ وجه نمى خواهند زمان زیادى را در خارج از شبکه بگذرانند
نیاز شدید به گذراندن زمان بیشترى با کامپیوتر
بى توجهى به مسؤولیتهاى شغلى و شخصى
برا این که جدی بودن قضیه رو بهتر درک کنید یه تیکه هایی از مصاحبه با متخصصین جامعه شناس و روانشناس!! رو براتون میذارم:
* مفهوم اعتیاد اینترنتی از چه تاریخی به صورت جدی مطرح شده است و میزان تعداد مبتلایان به این عارضه در کشور ما و سایر کشورها به چه صورت است؟
- لازم به ذکر است که قبل از اعتیاد اینترنتی نوعی دیگر از اعتیاد به نام «اعتیاد به رایانه» در سال ۱۹۸۹ توسط محققی به نام شوتان برای اولین بار مطرح شده بود. این محقق ضمن بررسی هایی که در زمینه انواع اعتیاد (اعتیاد به مواد مخدر، مشروبات الکلی، اعتیاد به قمار و ...) انجام داده بود به این نتیجه رسیده بود که گروهی از افراد از رایانه بیش از حد استفاده می کنند و یک رفتار بیمارگونه نسبت به این فناوری نوپا از خود نشان می دهند. در آن زمان این اعتیاد بیشتر در بین برنامه نویسان، طراحان نرم افزارها و سخت افزارها شایع بود و مفهوم اعتیاد به رایانه برای سایر افراد چندان قابل تأمل نبود ولی مفهوم «اعتیاد اینترنتی» برای اولین بار در سال ۱۹۹۵ میلادی توسط روانپزشکی به نام «گلد برگ» مطرح شد. این روانپزشک متوجه شده بود که علاوه بر اشخاصی که به دلیل وابستگی شغلی شان به کامپیوتر به آن اعتیاد پیدا کرده اند افراد دیگری هم وجود دارند که ساعت های زیادی از وقت خود را به استفاده از اینترنت اختصاص می دهند و در بسیاری از مواقع ترجیح می دهند که وقت خود را با جست وجو در سایت های مختلف کامپیوتری سپری کنند و بعد از مدتی مطالعه بر روی رفتار این اشخاص این اعتیاد جدید را کشف کرد و به تدریج سایر محققین جنبه های دیگر این اعتیاد را شناسایی نمودند. اعتیاد به اینترنت در سالهای اولیه به عنوان یک اعتیاد کم خطر مورد بررسی قرار گرفته بود اما بعد از گذشت مدت زمان نه چندان زیادی به علت رشد چشمگیر مبتلایان به این نوع اعتیاد به شدت در بیشتر کشورهای جهان شایع شد تا جایی که حتی در بعضی از کشورها این اعتیاد به رسمیت شناخته شده و کلینیک های خاصی برای مداوای معتادین به اینترنت دایر شد. از جمله این کشورها می توان به چین، آمریکا و آلمان اشاره کرد که به علت تعداد زیاد کاربران اینترنت دارای بیشترین معتادین به اینترنت می باشند. برای مثال در کشوری مثل آلمان بیش از ۳۰ میلیون نفر از مردم به طور روزانه از اینترنت استفاده می کنند که البته یک میلیون نفر از آنها به اعتیاد اینترنتی و آن لاین مبتلا شده اند. بر طبق آمار کشور چین با ۹۴ میلیون نفر کاربر اینترنتی بعد از آمریکا با ۲۰۰ میلیون نفر کاربر دومین کشور بزرگ دنیا از لحاظ تعداد کاربر اینترنتی است و ۵/۲ میلیون نفر از این تعداد به اینترنت اعتیاد درجه یک دارند. اما در صورت کلی باید به این موضوع اشاره کرد که مشکل اعتیاد به اینترنت مختص به کشورهای خاصی نیست و می توان به قاطعیت گفت که در هر کشوری که در آن از اینترنت استفاده می شود به طور قطع عده ای هستند که به اینترنت معتاد شده باشند. من فکر می کنم که این اعتیاد حتی در طول یک دهه آینده، از آنجایی که تکنولوژی و انسانها روزبه روز به کامپیوتر و اینترنت وابسته تر می شوند تبدیل به یکی از شایع ترین اعتیادهای شناخته شده جهان گردد و حتی ممکن است تعداد مبتلایان به آن از تعداد مبتلایان به مواد مخدر در سراسر جهان نیز پیشی بگیرد؛ اما در مورد تعداد مبتلایان به این اعتیاد در کشور خودمان باید بگویم که هنوز هیچ آمار دقیقی از تعداد معتادین اینترنتی در کشور وجود ندارد چون این اشخاص به علت مشکلاتی که ممکن است از سوی خانواده، محل کار و ... متوجه آنها گردد از بیان حقایق خودداری می کنند. ولی راههایی وجود دارد که محققان و والدین به کمک آن می توانند اعتیاد خود، کارمندان یا فرزندان خود را به اینترنت از طریق آن تشخیص بدهند.
* معیارهای تشخیص اعتیاد به اینترنت در افراد چیست؟
- قبل از هر چیزی باید به این نکته اشاره کنم که این نوع اعتیاد سه مرحله دارد. تداوم استفاده، زیاد شدن ساعت مصرف و مرحله اعتیاد واقعی. اعتیاد به اینترنت هم مثل اعتیاد به تماشای تلویزیون، کشیدن سیگار، انجام دادن فعالیتی خاص در ابتدا کم خطر به نظر می رسد اما به هر حال در صورت بی توجهی به آن تبدیل به یک اعتیاد صد در صد واقعی می گردد. از معمول ترین معیارهای تشخیص اعتیاد به اینترنت می توان به مواردی نظیر افت تحصیلی شدید، کاهش وزن به علت از بین رفتن نظام تغذیه بدن، بالا رفتن دامنه تنش های عصبی، کاهش فعالیت های اجتماعی، معاشرت با اشخاص یا گروههای بزرگتر، قانون گریزی، عدم مسئولیت پذیری در خانواده، خشونت بیش از حد، پرخاشگری، تغییر عادت های رفتاری، ابتلا به سردردهای عصبی و ... نام برد که می توان به کمک آنها علائم اعتیاد به اینترنت را در دیگران شناسایی کرد. برای مثال هنگامی که شما نوجوانی را برای خوردن شام صدا می زنید و ساعت ها طول می کشد تا رایانه خود را خاموش کند باید احتمال داد که این فرد به اینترنت معتاد شده است. همچنین افرادی که زمانهای طولانی و متمادی را صرف انجام بازیهای رایانه ای کنند یا در گروههای بحث اینترنتی شرکت می کنند در شمار افراد آلوده قرار می گیرند. نکته ای که باید به آن توجه جدی شود این است که این افراد درست مثل معتادان به مواد مخدر، بعد از مدتی و در صورت عدم دسترسی به کامپیوتر و اینترنت دچار بیقراری، تحریک پذیری، عصبانیت و احساس نیاز می شوند. البته شدت این علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت است. درمان اعتیاد به اینترنت از آنجایی حائز اهمیت است که وابستگی به کامپیوتر و بی تفاوتی نسبت به دیگران باعث عدم مسئولیت پذیری نسبت به خانواده، ازدواج، شغل و سایر مسائل می شود و به همین دلیل مشکلات کوچک و بزرگی برای خودشان به وجود می آورند که در صورت ادامه این روند، پیش بینی ها آینده ای نگران کننده را نشان می دهد.
فکر کنم من در مرحله ی اول یا دوم باشم، شما چه طور؟!!!
دعا یادتون نره!