سلام
صدا و سيما از خودش فرهنگ در كرد .
تيتري بود كه صبح دو كوهه يه وقتي زده بود.
يه كم سر بالا بياريم غير از اين جمع وبلاگ نويس و مذهبيون جامعه عموم مردم و كسان ديگه را هم ببينيم.
بايد حرفي زده بشه كه نه براي همه فايده داشته باشه اما لااقل همه بتونند وقتشون را براش صرف كنند.
يكي مثل شما وقتش را بزاره براي نقدش .
يكي پاش بخنده
يكي هم واقعا لذت ببره و چيز ياد بگيره
اين رسم دنياست
همين!
سلام خيلي قشنگ بودجدي گفتم
در پناه خود خدا
يا ساقي كوثر
دو قدم مانده به صبح را ميبينيد.دو قدم مانده به صبح پخش ميشود.
دقت كردم كه هميشه سخنراني هاي خوب ساعت يك و نيم يا دو و نيم يا سه از نوع نصف شبش هستش
اما دوستي مي گفت اين رسانه هر چقدر به لهو بپردازه به رسالتش بهتر عمل كرده. آخه به نظر بعضيا تلويزيون كه جاي ياد گرفتن مسائل ديني و شرعي نيست. مگر اينكه واقعا مخاطبينش را عادت بده به اينكه ساختار شكني كرده و تلويزيون را از ابزرا لهو و لعب به ابزار تحصيل و فرهنگ تبديل كنه .
حالا بايد ديد واقعا مخاطبين مي خواند؟!!
بلاخره اونها هم صاحب نظرند.
همين! مال هيچكس نيست!
سلام!
ميدوني چي اعصاب من رو له ميكنه تو تلويزيون؟ تبليغاتي كه تو رو تحريك ميكنه بري سمت حاشيه ها و تجملات و ...
نميدونم چرا يه سريال نيست كه خانواده هاي معمولي رو نشون بده.
شايد تعريف معمولي و مرفه و محروم در صدا و سيما فرق داره! با تعريفي كه صدا و سيما به ملت ارائه ميده، من يكي كه ميشم زير خط فقر!
فقط يه سريال بود :زير تيغ
اين سريال بود كه قهرماناش از بين آدم هاي عادي بودند نه قشر مرفه بي درد...
بگذريم! مثل همه چيزاي ديگه كه بگذريم...