سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوتک

یا سلام!

چند وقتی می‏شد یاد گرفته بود‏م سرم را بکنم زیر برف و دل‏خوش ‏کنم که شهر در امن و امان است... چشم‏هایم را به ندیدن عادت داده بودم و گوش‏ها را به نشنیدن و فرار می‏کردم از هر جا که...
نمی‏دانم چرا چند روزی است بی‏اختیار من برف‏های دور و برم آب می‏شوند، هر آن کم و کم‏تر... و دردهایم در حال رجعتند انگار، بیش و بیش‏تر! آن‏قدر که هر لحظه بتوانند چشمانم را... بغضم را باز فرو‏می‏خورم!


کاش هنوز برف‏ها بودند، نه برای دل‏خوش کردنم، که چند روزی‏ست عجیب احساس ناامنی می‏کنم... 

دنیای کثیفی داریم، حالم را بهم می‏زند...

 

 


ارسال شده در توسط سوتک