سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوتک

یا سلام!
امشب فهمیدم معتاد شدم... نه بهتره بگم معتادش شده م... امشب اصلا حال و حوصله کار کردن ‏ندارم... یه کم قاطیم... و نمی دونم چرا باز پای دستگاه نشستم... باز مودم رو روشن کردم... باز ‏کانکت شدم... ولی حال و حوصله ی کار کردن نیست... حتی حوصله ی ولگردی تو وب... همون ‏وبگردی... حتی حوصله ندارم وبلاگای مورد علاقه ام رو باز کنم... حتی حوصله ی ... 
با این همه بی حوصلگی... بی هدف ... چرا باز اومدم تو این دنیای بی سر و ته؟!...
چرا نمی شینم پای چارخونه ی مسخره که الان داره پخش می شه؟... چرا نمی رم جزوه ای که ‏فردا باید مباحثه اش کنم و هنوز نصفش رو هم نخوندم بخونم؟!... چرا حال هیچ کاری رو ندارم؟
چرا شب عیدی دلم ریخته به هم؟! چرا مغزم خوابیده؟ چرا هر چی خوندم قو علی خدمتک ‏جوارحی... و اشدد علی العزیمة جوانحی... و هب لی الجد فی خشیتک... و الدوام فی الاتصال ‏بخدمتک... خبری نشد؟ آهان قبلش باید می گفتم اللهم اغفر لی الذنوب التی... تحبس الدعا...

چقدر هوس الهی عظم البلا کردم...و برح الخفا... و انقطع الرجا... و ضاقت الارض و منعت السما... 
و انت المستعان... و الیک المشتکی... و علیک المعول فی الشدة و الرخا...

آخدا! این خرابی برا چیه نمی دونم... هر چی هست... دلمو خراب خودت کن... باقیش مهم نیست!‏

 


ارسال شده در توسط سوتک